سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند کیست؟ ـ : آنکه از حرامها دوری کند . [امام علی علیه السلام ـ هنگامی که از او پرسیده شد]
فریاد مظلوم
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» پاسخ ایت ا لله سبحانی به اظها رات ضد دینی شبستری

پاسخ حضرت ایت الله سبحانی به اظها رات ضد دینی شبستری
علت طلب مغفرت معصومین(ع) از درگاه ربوبی

هفته گذشته محمد مجتهد شبستری سخنران ثابت جلسات مناسبتی اصلاح‌طلبان، به‌بهانه سالروز رحلت پیامبر اسلام(ص)، عصمت انبیا، پیامبر اسلام و اهلبیت علیهم‌السلام را زیر سؤال برد. اگرچه شبهات کم‌عمقی مانند استناد به طلب مغفرت اهلبیت در مناجات‌های خود و یا آیه دوم سوره فتح برای نفی عصمت حضرات معصومین، بارها در مباحث کلامی شیعه پاسخ داده شده و طرح این شبهات در یک محفل دانشجویی و سخنرانی یکسویه (نه مناظره) اعتبار چندانی از حیث علمی ندارد اما به‌منظور شبهه‌زدایی، بخش‌هایی از پاسخ‌های قبلی آیت‌الله سبحانی درخصوص عصمت پیامبر(ص) را که خبرگزاری فارس آن را بازنشر داده است، منتشر می‌کنیم:

هدف از طلب مغفرت‏ها چیست؟

قرآن در مواردى به پیامبر دستور مى‏دهد که از خدا طلب مغفرت نماید، و در برخى از موارد کلمه «ذنب» را نیز بر آن اضافه مى‏کند مثلاً در سوره نساء آیه 106 مى‏فرماید:

«و استغفر الله ان الله کان غفوراً رحیماً: از خدا مغفرت بخواه، خدا بخشاینده و رحیم است».

و در سوره غافر آیه 55 مى‏فرماید: «استغفر لذنبک و سبح بحمد ربک بالعشى والابکار: براى گناهت طلب مغفرت نما، و خدا را عصر گاهان و صبح گاهان باثناى او، تنزیه کن».

و در سوره محمد (ص) فرمان مى‏دهد که هم بر خود و هم افراد با ایمان طلب آمرزش کند آنجا که مى‏فرماید:
«فاعلم انه لا اله الا الله و استغفر لذنبک و للمؤمنین و المؤمنات والله یعلم متقلبکم و مثویکم».

«بدان خدایى جز او نیست و بر گناهت و افراد با ایمان از مرد و زن طلب مغفرت بنما خدا از کارها و حرکات و سکنات شما آگاه است».

اکنون سؤال مى‏شود چگونه دستور طلب مغفرت با عصمت پیامبر اکرم وفق مى‏دهد؟

پاسخ: آگاهى از مفاد این آیات با شناخت مسؤولیتهاى پیامبران و این که شخصیتهاى بزرگ، مسؤؤلیتهاى خطیرترى دارند، و از این جهت چه بسا ممکن است عملى از نظر خرد، در محیطى جرم و گناه شمرده شود، در حالى که همان عمل نسبت به محیط دیگر داراى چنین حالتى نباشد، کاملا امکان‏پذیر است - و براى توضیح یادآور مى‏شویم:

دستورهاى الهى در واجبات و محرمات منحصر نمى‏شود، بلکه در کنار واجبات، مستحبات و در کنار محرمات،مکروهات نیز وجود دارد، واجب شرعى چیزى است که باید انجام شود و ترک آن موجب مؤاخذه و استحقاق عقاب دارد و حرام شرعى چیزى است که باید ترک شود وانجام آن موجب عذاب است.

اما مستحبات و مکروهات در عین اینکه ترک، انجام آن، کیفر و موأخذه‏اى همراه ندارد، ولى گاهى شرایط به گونه‏اى مى‏شود که عقل و خرد آن را فرض و لازم مى‏شمارد. البته این سخن نه به این معنى است که مستحب، واجب و یا مکروه، حرام شرعى مى‏گردند - زیرا حدود و احکام الهى هیچ گاه تغییر نمى‏پذیرند - بلکه هدف این است که عقل و خرد، با توجه به آن شرائط، انجام مندوب و ترک مکروه را لازم و ضرورى تلقى مى‏کند، و آن را در نزد خود یک نوع واجب قلمداد مى‏نماید و اگر شخصى در آن شرائط به نداى خرد گوش ندهد، در اصطلاح شرع«تارک اولى» و در نزد خرد، مذنب و گنهکار شمرده مى‏شود؛ درست است که انجام مستحبات و ترک مکروهات، مایه جمال و آرایش رفتار و کردار است، و مخالفت با آنها پى آمدى دربر ندارد، ولى گاهى خرد با توجه به یک رشته شرایط از قبیل علم و آگاهى بیشتر به مقام آمر و فرمانده، و داشتن مسؤلیتهاى خطیرتر، عمل به آنها را بسان عمل به فرائض و ترک محرمات، لازم مى‏شمارد و در صورت مخالفت، خود را ملزم به اظهار پوزش و طلب غفران مى‏داند.

براى روشن شدن این حقیقت (که چه بسا رفتارى در محیط و شرائطى خاص، کار خوب و یا لااقل بى عیب تلقى مى‏گردد ولى همان کار در شرائط دیگرى عیب و مذموم شمرده مى‏شود) دو مثال مى‏آوریم:

1- زندگى یک انسان بیابانى را در نظر بگیرید که از آداب معاشرت فقط یک سرى آداب بسیط و ضرورى را مى‏داند، چنین افرادى به حکم دور بودن از تمدن و سواد اعظم، از آداب و رسوم انسانى دور مى‏باشند و به خاطر همین دورى از تمدن نمى‏توان انتظار داشت که آداب و رسوم انسانى را کاملاً رعایت کند در حالى که از یک انسان شهرنشین، و بزرگ شده در سواد اعظم انتظار دیگرى است اگر او در رفتار و کردار خود، ظرافت‏هاى اخلاقى را رعایت نکند، کاملاً توبیخ مى‏شود و مورد نکوهش قرار مى‏گیرد.

در میان شهرنشینان، انتظار از یک فرد درس خوانده و تحصیل کرده، غیر از انتظار از افرادى عادى و معمولى است همچنانکه انتظار از ساکنان بخشها و شهرها غیر از انتظار از ساکنان مراکز استانها است. بنابراین کارهایى که افراد عادى انجام مى‏دهند، اگر یک فرد فوق العاده آن را انجام داد، قبیح و زشت شمرده مى‏شود - ولذا - در محیطهاى نظامى، یک لحظه تأخیر، یک سخن خشن، یک حرکت نابجا، یک نگاه نامحسوس به چپ و راست، ذنب و گناه شمرده مى‏شود و انضباط نظامى ایجاب مى‏کند که فرد با تمام این ظرائف و دقائق آشنا گردد و به آنها عمل کند.

بنابراین هر چه مقام بزرگتر، و مسؤولیتها بیشتر باشد، تکالیف افزایش یافته و الزامات بیشتر مى‏شود.

2- حال عاشق دل بسته‏اى را در نظر بگیرید که با تمام ذرات وجود خود وابسته به معشوق است ولى غفلت او در مورد علاقه هر چه هم کم باشد - حتى اگر در آن لحظه به کارهاى ضرورى خود برسد - جرم و گناه شمرده مى‏شود، زیرا ارزش عشق، به استمرار توجه، بسستگى دارد و غفلت از او و توجه به غیر، از ارزش آن مى‏کاهد و اگر چنین کرد، براى جبران، باید راه توبه را در پیش گیرد.

بنابراین اشتغال به کارهاى ضرورى از خوردن و آشامیدن، هر چند، ذاتاً مطلوب و بدون اشکال است، ولى آنگاه که موجب انقطاع از معشوق و اشتغال به غیر او مى‏شود، در قاموس عشق ذنب و گناه است! و لذا افراد عاشق و یا مصیبت زده از اکل و شرب، اعراض نموده و به مقدار بس ضرورى که حافظ رمق آنان است اکتفا مى‏کنند.

با توجه به این مثالها مى‏توان هدف از «استغفارها» را به دست آورد، و مصداق «ذنب» را که به معناى گناه است، تحدید کرد.

پیامبر گرامى به حکم آیات عصمت، از هر نوع مخالفت با قوانین الهى مصون و محفوظ مى‏باشد، و هرگز واجبى را ترک نمى‏کند و یا حرامى را مرتکب نمى‏شود ولى وظائف عرفانى و اخلاقى او در دو مطلب (عمل به واجبات و ترک محرمات) خلاصه نمى‏گردد و مقتضاى عرفان و معرفت او نسبت به مقام ربوبى ایجاب مى‏کند که در وجود او لحظه‏اى انقطاع رخ ندهد و شایسته‏تر را بر شایسته مقدم بدارد، و آداب و شؤون مقام ربوبى را به نحو اکمل رعایت کند، هرگاه او به مقتضاى عنصر بشرى در موردى موفق به رعایت این وظایف عرفانى نشد و شایسته را بر شایسته‏تر، مقدم داشت و لحظه‏اى به غیر مقام ربوبى پرداخت و در او نوعى انقطاع رخ داد، یک چنین اعمالى در این شرائط در منطق عرفان جرم و گناهى محسوب مى‏شود که استغفار و انابه لازم دارد، هر چند در منطق شرع و با توجه به موازین کتاب و سنت، جرم و گناه نیست.

هرگاه شأن نزول برخى از این آیات و یا قرائنى که در اطراف آنها وجود دارد، مورد دقت قرار گیرد، روشن مى‏گردد که استغفار به خاطر یکى از این امور بوده که عرفان و معرفت فوق‏العاده نبوى ایجاب مى‏کرد که او کار را به صورت دیگرى انجام دهد. این همان است که در اصطلاح مفسران به آن «ترک اولى»مى‏گویند.

اگر پیامبر گرامى در این آیات، به طلب مغفرت مأمور گردید، و یا پیامبران دیگر شخصا به طلب مغفرت برخاسته و نوح و ابراهیم و موسى همگى گویندگان کلمه «اغفر» شدند همگى به همین معنى هستند مثلاً:

حضرت نوح مى‏گوید: «رب اغفرلى ولوالدى و لمن دخل بیتى مؤمنا» (نوح /28): پرورگارا من و والدینم و آن کسى را که وارد خانه‏ام مى‏شود بیامرز».

حضرت ابراهیم مى‏گوید: «ربنا اغفرلی ولوالدى و للمؤمنین یوم یقوم الحساب» (ابراهیم /41):

بارالها! من و والدینم و مومنان را، روزى که حساب برپا مى‏شود، بیامرز».

حضرت موسى مى‏گوید: «خدایا من و برادرم را ببخش و ما را در رحمت خود وارد ساز».

پیامبر گرامى مى‏فرماید: «سمعنا و اطعنا غفرا نک ربنا و الیک المصیر: شنیدم و اطاعت نمودم، خدایا خواهان مغفرت تو هستیم و به سوى توست بازگشت».

تمام این مغفرت‏ها، ناظر به جهتى است که بیان گردید، و هر انسانى هر چه هم از نظر کار و کوشش و سعى و تلاش براى کسب رضایت خدا در درجه استوار و بس ستوده‏اى باشد وقتى عمل و کار خود را با آن مقام مى‏سنجد، کار خود را شایسته مقام ربوبى ندنسته و به قصور خود اعتراف مى‏نماید و پیوسته مى‏گوید: «ما عبدناک حق معرفتک».

مسلم در صحیح خود از فردى به نام مزنى نقل مى‏کند که پیامبر (ص) فرمود: «انه لیغان على قلبى و انى لاستغفرالله فى الیوم ماة مرة 2 پرده‏هایى بر قلب من هجوم مى‏آورد، و من هر روز صد مرتبه استغفار مى‏کنم».

مفسران حدیث در توضیح آن لطائفى را یاد کرده‏اند که به حق ظریف و زیبا است.

باز پیامبر طبق نقل مسلم در صحیح خود فرمود: «یا ایها الناس توبوا الى الله فانى اتوب الى الله ماة مرة» اى مردم به سوى خدا باز گردید، و من هر روز صد مرتبه توبه مى‏کنم».

ما در گذشته در کتاب پرسشها و پاسخها این مطلب را به نوعى مطرح کرده و از آن پاسخ داده‏ایم براى تکمیل مطلب آن را به گونه‏اى در این جا مى‏آوریم.

آیا استغفار با معصوم بودن منافات دارد؟ با اینکه مى‏دانیم پیامبر و امامان (ع) معصوم از گناه هستند و هیچ گاه از آنها گناه صادر نمى‏شود، در عین حال در برخى از دعاهایى که از آن بزرگواران رسیده است، دیده مى‏شود که آنان در ظاهر اقرار به گناه خود کرده و از پیشگاه پروردگار، خواستار آمرزش گناهان خویش شده‏اند.

مثلاً در دعاى معروف «کمیل» على (ع) به پیشگاه خدا عرض مى‏کند:

«اللهم اغفرلى الذنوب التى تهتک العصم.... اللهم اغفرلى الذنوب التى تحبس الدعاء... اللهم اغفرلى کل ذنب ادنبته و کل خطیئة اخطاتها».

«بار خدایا آن گناهان مرا که رابطه‏ام را از تو قطع مى‏کند ببخش بارالها هرگناه و خطائى که از من سر زده همه را بیامرز!...»

آیا منظور آنها از این تعبیرات، تنها مردم بوده که طرز مکالمه با خدا و طریق طلب آمرزش را یاد بگیرند، و یا آنکه حقیقت دیگرى در این نوع تعبیرات نهفته است؟

پاسخ: دانشمندان اسلامى از دیر زمانى به این ایراد، توجه داشت و پاسخهاى گوناگون به آن گفته‏اند که شاید روح همه آنها یک چیز باشد، و آن این است که گناه و معصیت، در اینگونه موارد، همه جنبه نسبى دارد، نه این که از قبیل گناهان مطلق و معمولى باشد.

توضیح اینکه: در تمام امور اجتماعى، اخلاقى، علمى، تربیتى و دینى انتظاراتى که از افراد مختلف مى رود همه یکسان نیست.

ما از میان صدها مثالى که ممکن است براى روشن شدن این مطلب آورد، تنها به نمونه زیر اکتفا مى‏نماییم:

هنگامى که عده‏اى براى انجام یک خدمت اجتماعى پیشقدم مى‏شوند، و تصمیم مى‏گیرند مثلاً یک بیمارستان براى مستمندان بسازند، اگر یک کارگر و فرد معمولى که درآمدش براى مخارج خودش کافى نیست، مبلغ مختصرى به این کار کمک کند، بسیار شایان تقدیر است، اما اگر همین مبلغ را یک فرد بسیار ثروتمند و پولدار بدهد، نه تنهاشایان تقدیر نیست، بلکه یک نوع نفرت و ناراحتى و انزجار نیز ایجاد مى کند.یعنى: همان چیزى که نسبت به یک فرد، خدمت قابل تحسینى محسوب مى شد، از یک فرد دیگر، کارناپسندى شمرده مى شود با آنکه ازنظر قانونى چنین شخصى به هیچ وجه مرتکب حرام و خلافى نشده است.

دلیل این موضوع، همان طورى که در بالا تذکر داده شد، این است که انتظاراتى که از هر کس مى رود، بسته به امکانات او است یعنى: عقل او، دانش او، ایمان او، و بالاخره قدرت و توانائى او است.

اى بسا کارى که انجام آن از یکنفر، عین ادب، خدمت، محبت و عبادت، شمرده مى‏شود، اما از فرد دیگرى عین بى ادبى، خیانت، خلاف صمیمت، و کوتاهى دربندگى و اطاعت محسبوب مى‏گردد.

اکنون با توجه به این حقیقت، موقعیت پیامبران و امامان را در نظر بگیریم و اعمال آنها را با آن موقعیت فوق‏العاده عظیم مقایسه نماییم.

آنها مستقیماً با مبدأ جهان هستى مربوط مى‏باشند و شعاع علم و دانش بى‏پایان، بر دلهاى آنها مى‏تابد، حقایق بسیارى بر آنها آشکار است که از دگران مخفى است، علم و ایمان و تقواى آنها در عالیترین درجه قرار دارد، خلاصه آنها به اندازه‏اى به خدا نزدیکند که یک لحظه سلب توجه از خداوند براى آنها لغزش محسوب مى‏شود. بنابراین جاى تعجب نیست که افعالى که براى دیگران مباح یا مکروه شمرده مى‏شود، براى آنها «گناه» نامیده شود.

گناهانى که در آیات و سخنان پیشوایان بزرگ دینى، به آنها نسبت داده شده، و یا خود در مقام طلب آمرزش از آنها بر آمده‏اند، همه از این قبیل است یعنى: مقام و موقعیت معنوى آنها، علم و دانش و ایمان آنها، آن قدر برجسته است که یک غفلت جزئى، در یک کار ساده معمولى که باید توجه خاص و همیشگى به خداوند داشته باشند «گناه» شمرده شده است و جمله معروف «حسنات الابرار سیئات المقربین» * نیز ناظر به همین حقیقت است.

فیلسوف عالى قدر شیعه، خواجه نصیرالدین طوسى نیز در یکى از کتابهاى خود پاسخ فوق را این طور توضیح مى‏دهد:

«هرگاه کسى مرتکب کار حرامى شود، و یا امر واجبى را ترک کند، معصیتکار است و باید توبه کند، این نوع گناه و توبه مربوط به افراد عادى و معمولى است. ولى مستحب را ترک کند و کارهاى مکروه را بجا آورد، این نیز نوعى گناه شمرده مى‏شود و باید از آن توبه نماید، این نوع گناه و توبه مربوط به افرادى است که از گناه قسم اول معصومند.

گناهانى که در قرآن و روایات به برخى از انبیاء گذشته مانند: آدم، موسى، یونس... نسبت داده شده از این نوع گناهان است نه از نوع اول، و هرگاه کسى التفات به غیر خدا پیدا کند و با اشتغال به امور دنیا از توجه به خدا آنى غافل شود این نیز براى اهل حقیقت، نوعى گناه به شمار مى‏آید و بایستى از آن توبه کند و از خدا براى آن طلب آمرزش نماید.

پیامبر اسلام (ص) و پیشوایان دین ما که در دعاها اقرار به گناهان خود کرده و ازخدا آمرزش و بخشش خواسته‏اند، گناهان آنان، از این نوع گناهان است، نه از نوع اول و دوم.

بد نیست براى تکمیل این پاسخ، موضوعى را که دانشمند بزرگوار شیعه، مرحوم «على بن عیسى اربلى» در جلد سوم کتاب نفیس «کشف الغمه فى معرفة الائمه» ضمن بیان تاریخ زندگانى حضرت موسى بن جعفر (ع) نوشته در اینجا نقل نماییم:

او مى نویسد: امام هفتم، دعایى دارد که آن را هنگام سجده شکر مى‏خوانده و در آن اقرار به انواع گناه کرده و از خدا پوزش خواسته است.

من هنگامى که آن دعا را دیدم در فهم معناى آن، زیاد فکر کردم و با خود گفتم چگونه از کسى که شیعه عقیده به عصمت او دارد اینگونه کلماتى که اقرار به انواع گناهان است صادر مى‏شود؟ هر چند که فکر کردم فکرم به جایى‏نرسید تا روزى فرصتى دست داد و بارضى الدین ابى الحسن على بن موسى بن طاووس در یکجا بودیم، این مشکل را از او پرسیدم او فرمود:

«مؤید الدین علقمى وزیر، همین سؤال را چندى پیش از من کرد، و من در جواب او گفتم، این نوع دعاها براى تعلیم مردم بوده است».

من بعد از این پاسخ، کمى فکر کردم و با خود گفتم: آخر، این دعا را حضرت موسى بن جعفر (ع) در سجده‏هاى نیمه شب خود مى‏خواند و در آن ساعتها کسى کنارش نبوده تا منظورش تعلیم آنها باشد؟ مدتى از این واقعه گذشت، روزى «مؤید الدین محمد بن علقمى وزیر» همین سؤال را از من کرد، و من همان پاسخ اول و ایرادى را که به آن داشتم، به او گفتم، آنگاه اضافه کردم که شاید معناى صحیح این دعا جز این نباشد که حضرت آن را از باب تواضع و فروتنى نسبت به پروردگار عرضه داشته باشد. ولى بیان «ابن طاووس» مشکل من را حل نکرد و این عقده همچنان در دلم ماند، تا معظم له دارفانى را بدرود گفت، پس از گذشت روزگار درازى از توجهات امام موسى بن جعفر (ع) مشکلم حل شد، و پاسخ صحیح آن را یافتم که اینک براى شما مى‏نویسم:

اوقات پیامبران و ائمه (ع) مشغول به ذکر خدا است، و دلهاى آنها بسته به جهان بالا است، آنه همیشه، همچنانکه معصوم فرموده‏است: خدا را آنچنان عبادت کن مثل اینکه تو او را مى‏بینى، که اگر تو او را نبینى، او تو را مى‏بیند، مراقب این حقیقتند.

آنها همیشه متوجه او و به تمام معنى رو به سوى او دارند، که هرگاه لحظه‏اى از این حالت غافل شوند، و کارهاى مباحى از قبیل خوردن و آشامیدن آنها را از این حالت توجه باز دارد آنها همین مقدار غفلت را براى خود گناه و خطا مى‏دانند، و از خدا طلب آمرزش مى‏نمایند.

و گفته پیامبر اسلام که فرمود: «انه لیغان على قلبى و انى استغفر بالنهار سبعین مرة» و جمله معروف «حسنات الابرار سیئات المقربین» و نظایر اینها اشاره به همین واقعیت است که ما توضیح دادیم.»

عفو خدا چگونه با عصمت سازگار است؟

سؤال: آیه چهل و سه سوره توبه دلالت دارد بر این که گروهى از منافقان نزد پیامبر آمدند و با طرح عذرهاى گوناگون اجازه خواستند که در جنگ تبوک شرکت نکنند، و پیامبر نیز عذر آنان را به ظاهر پذیرفت و اجازه داد.

در این موقع وحى قرآن، پیامبر را چنین مورد خطاب قرار داد:

«عفا الله عنک لم اذنت لهم حتى یتبین لک الذین صدقوا و تعلم الکاذبین» (توبه /43)

«خدا تو را ببخشد! چرا به آنها اجازه دادى؟ پیش از آنکه راستگویان را از دروغگویان بشناسى؟»

محل پرستش در آیه دو مورد است:

الف: «عفا الله عنک» و عفو با عصمت سازگار نیست.

ب: «لم اذنت لهم» که لحن توبیخ و عتاب دارد.

پاسخ: درباره پرسش نخست یادآور مى شویم که جمله «عفا الله عنک» را مى‏توان به دو نحو معنى کرد و هر دو معنى مطابق قانون زبان عربى است ولى باید دید قرینه، کدام یک از دو معنى را معین مى کند:

1- جمله خبرى باشد: به معنى اخبار از تحقق عفو در گذشته یعنى خدا تو را بخشید چنانکه مى‏گوئیم «نصر زید عمراً: زید عمرو را کمک کرد».

2- جمله خبرى باشد اما نه به معنى اخبار از گذشته بلکه به معناى انشاء عفو و درخواست آن از خدا، یعنى خدا تو را ببخشد؛ مانند «ایدک الله» خدا تو را کمک کند».

بنا به معنى اول، جمله، جمله خبرى است و هدف از آن گزارش از تحقق مفاد آن است در این صورت در نظر برخى سخن تلویحاً دلالت مى‏کند که از مخاطب رفتارى سر زده بود که مشمول عفو الهى شد.

ولى این نظر کاملاً بى‏پایه است زیرا هر انسانى هر چه هم از نظر قداست و طهارت در درجه عالى و برتر باشد، در مقام سنجش و نسبت، خود را بى‏نیاز از عفو الهى نمى‏داند و «آنان که غنى‏ترند محتاج‏ترند» و «هر که بامش بیش برفش بیشتر» و عارفان الهى و مقربان درگاه حق، وقتى به عظمت مسؤولیت خود و بزرگى مقام ربوبى مى‏نگرند به قصور و نامرغوبى اعمال خود پى برده و بى اختیار به تضرع در مى‏آیند و مى‏گویند: «ما عبدناک حق عبادتک: ما تو را آن طور که شایسته است عبادت نکردیم».

اگرمعصیت بندگان عادى نیاز به درخواست عفو الهى دارد ترک اولاى معصومان و انجام برخى از مباحات عارفان در شرائط خاص، بى‏نیاز از عفو نیست.

بنا بر احتمال دوم، جمله به ظاهر، جمله خبرى است اما در باطن، انشاء و دعاء و درخواست عفو الهى و رحمت اوست یعنى خدا تو را ببخشد، و یا تو را رحمت کند. یک چنین درخواستها درباره هیچ فردى دلیل بر صدور خلاف و گناه از او نیست تا چه رسد به نبى گرامى، زیرا:

چنین درخواستى در مقام احترام و تکریم و توقیر و بزرگداشت افراد به کار مى‏رود و هرگز ملازم با صدور معصیت و گناه از طرف نمى‏باشد و لذا اگر ما به کسى بگوئیم: «غفر الله لک» حتما مفاد آن این نیست که آن شخص دچار گناه بوده و هم اکنون مذنب و گنهکار است و باید در حق او چنین دعائى کرد.

با این بیان روشن گردید که آیه بنا بر هر دو احتمال گواه بر صدور گناه و خلاف نیست و ظاهر آیه این است که این جمله جمله انشائى و دعا است آن هم به منظور تکریم پیامبر گرامى پاسخ مورد دوم نیز واضح است زیرا درست است که لحن آیه لحن اعتراض است: ولى اعتراض بر چه؟! اعتراض بر ترک اولى و افضل است نه بر انجام حرام، گواه ما تعلیلى است. که پس از این جمله آمده.

توضیح اینکه: گروه منافق که ازپیامبر اجازه گرفتند که در جهاد تبوک شرکت نکنند و پیامبر نیز اجازه داد، داراى دو ویژگى بودند:

الف: آنان خواه پیامبر اجازه مى‏داد، یا اجازه نمى‏داد هرگز در جهاد شرکت نمى‏کردند، و استجازه آنان جز ظاهر سازى و حفظ حریم چیز دیگرى نبود آیه یاد شده در زیر (علاوه بر جمله «و تعلم الکاذبین» در خود آیه مورد بحث) بر این مطلب گواهى مى‏دهد.

«و لو ارادوا الخروج لأ عدواله عدة ولکن کره الله انبعاثهم فثبطهم و قیل اقعدوا مع القاعدین» (توبه /46)

«اگر آنان راست مى‏گفتند و بناى رفتن به میدان جهاد داشتند، وسیله‏اى براى آن فراهم مى‏ساختند، ولى خدا حرکت آنها را مکروه داشت و از شرکت در جهاد بازشان داشت و به آنان گفته شد با قاعدین (مانند افراد کودک و پیر و بیمار» بنشینید».

آیه به روشنى مى‏رساند که آنان در فکر شرکت در جهاد نبودند و اصلا چنین تصمیمى نداشتند، در این صورت، استجازه چنین گروهى جز به خاطر حفظ ظاهر و به اصطلاح رد گم کردن چیز دیگرى نبوده است.

ب: این گروه بر فرض شرکت در جهاد نه تنها گرهى ازکار نمى‏گشودند، بلکه جز اضطراب و تردید چیزى نمى‏افزودند چنانکه مى‏فرماید:

«لو خرجوا فیکم مازادوکم الا خبالا و لأ وضعوا خلا لکم یبغونکم الفقتنة و فیکم سماعون لهم و الله علیم بالظالمین» (توبه /47).

«اگر همراه شما خارج مى‏شدند، جز شک و تردید نمى‏افزودند و در میان شما به فتنه انگیزى مى‏پرداختند و در میان شما افراد دهن بین است که پذیراى سخنان آنها هستند و خدا از ظالمان آگاه است».

بنابراین، پذیرفتن استجازه گروهى که یا قصد شرکت در جهاد نداشتند و بر فرض شرکت جز ضرر چیزى نصیب اسلام و مسلمانان نمى‏کردند، مصلحتى را تقویت نمى‏کند، تنها چیزى که با پذیرفتن استجازه آنان فوت شد، مصلحت شخصى خود پیامبر بود، که اگر اجازه نمى‏داد و آنها شرکت نمى‏کردند، سرانجام مشت دروغین آنها باز مى‏شد و او و مسلمانان به ماهیت آنها زودتر پى مى‏بردند چنانکه مى‏فرماید:

«لم اذنت لهم حتى یتبین لک الذین صدقوا و تعلم الکاذبین چرا اذن دادى (بهتر بود اذن ندهى) تا مؤمنان راستگو را از دروغگویان، به روشنى بشناسى» و تقویت یک چنین مصلح با توجه به آن دو ویژگى و سوگندهاى فراوانى که منافقان مى‏خوردند، جز ترک اولى، چیز دیگرى نمى‏تواند باشد.

بلکه مى‏توان گفت در این مورد حتى ترک اولائى نیز صورت نپذیرفته است و آیه هدف دیگرى را تعقیب مى‏کند و آن اظهار ملاطفت و مهربانى به رسول گرامى است؛ گوئى آیه مى‏خواهد بگوید: اى پیامبر خدا؛ چرا تا این حد انعطاف و نرمش نشان دادى و در حجب و حیا و فروتنى و به آنها اذن دادى و سرانجام نگذاشتى ماهیت کثیف دشمنانت بر تو آشکار گردد و دوست و دشمن خود را از هم بازشناسى؟

هدف از این خطابهاى تند بیان ماهیت منافقان دروغگو است ولى در لباس عتاب به عزیزترین افراد که به حکم عواطف بى پایان، مانع از رسوا شدن دشمن خود گردد. البته لطائف این نوع سخن گفتن را کسى مى‏فهمد که از شیوه سخن گفتن شخص بزرگ با فرد عزیز آگاه باشد.

در اینجا ذکر این نکته را لازم مى‏دانیم: درست است که پیامبر از این طریق از شناسائى دشمن خود محروم گردید اما او از دو راه دیگرى مى‏توانست منافقان را از مؤمنان راستگویان را ازدروغگویان تمیز دهد:

الف: طرز سخن گفتن: لحن سخن گفتن منافق کاملاً با یک فرد مؤمن مخلص تفاوت داشت و از این طریق پیامبر (ص) مى‏توانست آنان را بشناسد چنانکه مى‏فرماید:

«ولو نشاء لارینا کهم فلعرفتهم بسیماهم و لتعرفنهم فى لحن القول و الله یعلم اعمالکم» (محمد /30)

«اگر بخواهیم آنان را نشان تو مى‏دهیم تا آنان را با قیافه‏هاى خود بشناسى، البته آنها را از طرز سخن گفتن مى‏شناسى، خدا از کارهاى شما آگاه است».

ب: از طریق آگاهى سوم، یعنى علم غیب که نه علم حس است و نه عقلى و این حقیقت در آیه یاد شده وارد شده است:

«ما کان الله لیذر المؤمنین على ما انتم علیه حتى یمیز الخبیث من الطیب و ما کان الله لیطلعکم على الغیب ولکن الله یجتبى من رسله من یشاء» (آل عمران /179).

«ممکن نیست که خدا افراد با ایمان را به آن صورتى که هم اکنون هستند واگذارد، تا ناپاک را از پاک جدا سازد، ممکن نیست خدا شما را به اسرار پنهانى مطلح کند، ولى آن دست از رسولان را که بخواهد بر این اسرار آگاه مى‏سازد».

این آیه با در نظر گرفتن آغاز و پایان آن مى‏رساند که خداوند رسولان خود را از حقیت این دو گروه (منافق و مؤمن) از طریق علم غیب آگاه مى‏سازد، بنابراین اگر پیامبر از این طریق، محروم از شناسائى گشت و به شناسائى آنان موفق نشد، ولى از دور راه دیگر، آنها را مى‏شناسد، تنها چیزى که از دست رفت و قابل جبران نبود، این بود که افراد با ایمان از شناسائى آنها محروم شدند و این چیزى نیست که آن را بتوان گناه نامید.منبع:رجا نیوز

نظرات کاربران:


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمد علی دوست پناهی ( یکشنبه 87/12/11 :: ساعت 3:17 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ایا به تعداد نمایندگان مستعفی افزوده می شود
برهنگی ورفتار غیر اخلاقی فتنه گران به روایت نماینده مجلس محلات
سریال امام علی را پخش کنید
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 45
>> بازدید دیروز: 55
>> مجموع بازدیدها: 267944
» درباره من

فریاد مظلوم

» پیوندهای روزانه

شهید و شهادت [48]
استشهادیون [48]
[آرشیو(2)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
ان بی سی =امریکا -احمدی نژاد[5] . صفارهرندی-کرمان -دولت[3] . سران اشوب =محاکمه =تاخیر =موسوی[2] . خط امام -بی بی سی -منتقد -[2] . عربستان -تعامل با ایران -حج[2] . عرفه -دعا -بیانات رهبری . عکس امام زمان . علم الهدی =بیانیه 17 =موسوی =پاسخ -ولایت -فریاد مظلوم- . علم الهدی -جواب هتاکان -تهران -عاشورای 88 . علی رضا پناهیان -محبین اهل بیت قم -سیاسی . علی محمد دستغیب=اخراج- خبرگان - . علی مطهری =دانشگاه شریف -علیه احمدی نژاد . علی مطهری -روبه فردا -ولایت -سران فتنه . علی مطهری -مجلس-اغتشاشگران . عمرالبشیر حکم دادگاه کیفری را بی اعتبار کرد . عوامل اشوب =محاکمه -5شنبه . عوامل فتنه قم -ایت الله مهدوی کنی . عیادت -جوانفکر -سید مهدی طبا طبا یی . عید فط =1388-دانشگاه تهران . عیدی سپاه پاسداران به ملت ایران . عکس هتاکان -عاشورای88 -ولایت - . غایبین =تنفیذ -هاشمی . غیر قانونی=وقف- بخور بخور . فاءزه هاشمی -شرم -خوابند همه . فاطمه اجر لو =نماینده مجلس -مسجد ضرار . فایزه =عاشورای88= اغتشاش . فایزه هاشمی -ازاد -دانشگاه -جاسبی . فتنه =طلاب -روحانیون =قانون شکنی . فتوای ایت الله مکارم در مورد مواد منفجره . فرار -تنفیذ -هاشمی . فرانسه =تعهد -غلط کردم . فردا =احمدی نژاد -لری کنگ . فروش روزانه بیش از 100میلیون تومانی فیلم اخراجیهای 2 . فطریه=عید -مقدار . قدس -امام =اندیشه . قزوین -کروبی -سران فتنه -اعدام =محارب . کابینه دهم =جواب علی مطهری -شبهات . کاریکاتور =اغتشاشگران =پیگیری . کروبی =عطریانفر -همسر . کروبی -زندان -سلام . کروبی -نمایشگاه مطبوعات - اغتشاش . کلاه برداری میلیاردی از طلاب قم . گفتگو -دکتر -ریس جمهور . لاریجانی دسته گل می دهد فقط برای اسراییل وبس . لایحه یارانه ها از زبان عضو کمسیون امنیت ملی . لنگه کفش =صفار هرندی -حامیان موسوی و کروبی = . مادر بزرگ اوباما=ماماسارا-حاجیه خانم . مترو =تهران 20-احمدی نزاد . مترو سیاسی =بودجه -ترافیک . متعه ویا صیغه به فرماندهی محسن قرائتی . متن اخطا راحمدی نژاد به لاریجانی . متن اعلام انصراف رسمی خاتمی . متن پیام ریاست جمهوری ایران به مناسبت سال نو . متن حکم تنفیذ 10=صفات دکتر در متن -رهبری ودولت 10 . متن حکم انتصاب ضرغامی -رهبر -صداوسیما . متن سخنرانی امام خامنه ای در اجلاس بین اللملی فلسطین نماد مقاومت . متن کامل =سخنرانی احمدی نژاد -سازمان ملل متحد . متن کامل مناظره حجه السلام روانبخش و شکوهی . متن نامه دانشجویان علم وصنعت در مورد سکوت 20 ساله میر حسین . متن نامه= هاشمی =رهبر انقلاب =جام زهر . متن و تصویر خبر ابراز تاسف ایت الله مهدوی کنی ازنطق تلوزیونی میر . مجلس اسلامی و بی حجابی . مجلس -خانه ملت -دولت . مجلس -هتاکان عاشورای 88 -راهپیمایی . مجمع روحانیون -وزارت کشو.ر مجید انصاری -برخلاف جریان اب . مجید توکلی -طیف علامه -تحکیم . محاکمه هاشمی =موسوی -فرزندان هاشمی . محرم =کربلا- امام حسین -زیارت . محسن رضایی -رهبر -انقلاب -موسوی . محمد خاتمی -جماران -فرار = . مدحت شعبان زکی از شیخ علی جمعه مفتی مصر بخاطر دفاع از شیعیان شکا . مدیر انقال خون =یزد -اخراج . مراسم تشیع شهدا شهید وشهادت . مرد2000چهره وانتقادات بیجا . مرگ احمدی نپاد =چاوز =ایران . مرگ=عبدالله جبرین-انفجار حرم امام حسن عسکری . مستهجن=رجا -فیلم -قطار . مسجد اتشی =علی محمد دستغیب -سلاح - شیراز . مسوی =کروبی -اعدام -تبریز . مشایی =جوابیه -احمدی نژاد . مشایی =موضع جدید احمدی نژاد =فتنه . مشایی =هاشمی=احمدی نژاد . مشهد =سفر استانی -ریس جمهور . مشهد =فریاد مظلوم -عدالت =ریس جمهور . مصباح یزدی -ولایت -عاشورای 88-فریاد مظلوم . مصباح یزدی=محدت=رسوایی -اصلاح طلبان . معاون -ببخشید -رییس . مقتد ا صدر و تحصن . مکارم شیرازی=اغتشاشات-اتمام حجت . مناجات شعبا نیه =رهبر انفلاب -خامنه ای . منتظری =مرجع قلابی -مرید بازی . منشر نشده هاشمی =خبرگان -خفن خصوصی . مهران مدیری در مرد 1000 . مهره ای سوخته بنام خاتمی در انتخابات . مو سوی بی گناه است ؟!!! . موافق=مخالف -بیاهمه رقم . موسسه محو اثار اما م در اقدامی بی سابقه . موسوی =سی انان -محاکمه . موسوی فعال -هفته بسیج -15بیانیه موسوی . موسوی -هاشمی=خاتمی -نمازجمعه بروبچ . میر حسین موسوی . میر حسین موسوی رجا را راه نداد . میر حسین موسوی رسما امد . میر حسین وعلما و احمدی نژاد . میلاد . نامه بسیج دانشجویی دانشگاه امیر کبیر به لاریجانی . نامه محبت غامیز امام به همسرش . نبوی =دادگاه -اغتششاش . نخبهگان=رفسنجانی -ابروی رفته . ندای اسلام وشیعه در بقیع . نماز جمعه =مسجد ضرار -هاشمی . نماز جمعه -جنتی -قانون -مردم منافق =عاشورایی 88 . نماینده محلات -روحانی= فتنه -عاشورا =فریاد مظلوم . نواب صفوی=همسر -احمدی نژاد . نواب صفوی---اقا -خامنه ای - قیام . نوری همدانی =قم -سبز علوی . هاشمی - ولایت -حسن خمینی =روح الله حسینیان . هاشمی =اشوب -موسوی . هاشمی =جنبش سبز -فشار . هاشمی =مناظره . هاشمی -تبعیت -رهبری . هاشمی -رفت =اغتشاش . هاشمی رفسنجانی وتحریف وگاف . هاشمی -محسن رضایی =امام خمینی -شریعتمداری -کیهان . هاشمی-خداحافظی =فتنه . هاشمی-رسایی -تناقضات هاشمی = . هاشمی-موسوی =نماز جمعه . هتاکی =دولت مظلوم=صانعی . هشدار ایت الله مکارم به سعودی کشتار مردم مدینه . هشدار -مسیحی-ساوجبلاغ . هفت بهایی جاسوس . هفته بسیج-بیانات رهبر =4اذر . هفته وحدت و مراسم کتک زنی در دانشگاه ازاد تهران . هولوکاست شیعی =عربستان -جراغ سبز . واشنگتن =امریکا -امام جمعه . واکنش ایت الله مکارم شیرازی به چهارشنبه سوری . واکنش ایت الله مکارم شیرازی به کشتار شیعیان توسط وهابیون در عربس . واکنش -عربستان -رهبر انقلاب . وحید جلیلی -روبه فردا =سران فتنه -هاشمی . وزیر اطلاعات -هاشمی -ولایت -مشهد . وزیر دفاع -اسرا ییل =ایران . وقف-جاسبی =هاشمی . وهابیت =تیر رس -بازار مرزی -فریاد مظلوم . یاد بود شهادت علی محمودوند . یزید زمان -عاشورای 88= فتنه . یهود =المان=کشتار حجاج66 . کروبی =تسلیت -تفاوت -منتظری . کروبی -پیام =تسلیت -فتنه . کروبی -عاشورای 88-فرقه موسویه . کواکبیان -اصلاح طلب -اغتشاشگران -ولایت فقیه . کیهان-کروبی -شریعتمداری . خفن =سیاسی= گیر افتاده =محتشمی پور . خفن جمکران . خوابگاه فاطمیه دانشگاه تهران میزبان احمدی نژاد . دانشجو -اقا -رهبر . دانشگاه ازاد =مهدی هاشمی-خفن . دانشگاه تهران تعطیل همه بیایند اینجا هاشمی .............. . دایی رفت . درامد مخفی احمدی نژاد . دراویش گنابادی و توطئه بر علیه ایران . درخشش مسعود دهنمکی در جشنواره فجر . درس اخلاق =ایت الله مصباح یزدی -ادم شدن . درس مراجع =برنامه سال جدید =درس خارج . درگذشت حکیم =رهبر -پیام . دروغ=تابناک=جنتی . دست دادن با زن اجنبی توسط خاتمی . دفاع مقدس -جبهه =سیاست بی سیاست . ده نمکی =تجمع وبلاگ نویسان -اهانت به امام . دولت =وزیران پیشنهادی-10 . دولت دهم =فعالان -انتخابات -احمدی نژاد - ریاست جمهوری . دولت دهم=تنفیذ 0احمدی نژاد . دیدار =زندانبان -عراق . دیسکوتو =احمدی نژاد -نظرات . دیشب چه گذشت !!!متن سخن تلو زیونی احمدی نژاد . دکتر تیجانی =غدیریه =مشهد =فریاد مظلوم . رزم ناجا =علما- احمدی مقدم . رسایی =بسیجی امریکایی =موسوی . رسایی =دانشگاه چمران -اهواز 11 . رسایی =قانون گذار -بی قانون . رسایی -محسن رضایی -خواص بی بصیرت -هاشمی . رسایی-حسینیان=استعفا =واکنش -کنش = . رهبر =مازندران -مردم -سفر . رهبر =نخبگان -اقا . رهبر انقلاب -خفن از جاسبی =دانشگاه ازاد . رهبر انقلاب در کلام سران اسراییل . رهبری =رییس جمهور-فتنه . روانبخش=نقدهاشمی -همراهی با مو سوی . روحانی از عملکرد خوب دولت نهم عصبانی است . روز قدس =امام جمعه =احمدی نژاد . روز نامه اعتماد =ارزو -روز قدس . روزه خواری -قالیباف -مکارم شیرازی . رییس جمهور =ازادی -خفن نیوز . زن نمونه سال =احمدی نژاد -هلن سپاهی . زنده باد مخالفمن =مجلس- خانه ملت . ساخت انیمیشن ضد اسراییل توسط اسراییلی . سالروز نامه تاریخی امام به منتظری . سانسور=هاشمی -دادگاه . سخنرانی رهبر درحرم رضوی 88 . 1000چهره می اید . 126 پزشک -دوستان رضایی -اساتید دانشگاه =محسن رضایی . 13 ابان =رهبر -امریکا =استکبار . 13 بدعت موسوی . 500سایت =ضد انقلاب -هک شد =امریکا =انگلیس . آزادی . ابطی=هاشمی-عطریانفر . احمد پناهیان=قم -فتنه سبز -ولایت . احمدی نزاد =هتاکان -عاشورا -88 . احمدی نزاد -دولت -19دی =ملت . احمدی نژاد تنش زا وخاتمی تنش زداست . احمدی نژاد در یزد . احمدی نژاد نیاید . احمدی نژاد و پروژه مظلوم نمایی 2 خردادیها . اختلال حواس =کروبی -اصلاحات =خفن . اخرا جی های 2و دهنمکی پدیده اکران سال88 . اخراجی 3=دار ودسته -هاشمی . اخراجی های 3=دهنمکی-طنز . ارمین: موسوی چرا حالا امده . ازدواج دختر 8ساله بامرد 57ساله . اساتید حوزه -طهران -ازه ای =دادستان انقلاب =فتنه . اسامی وگروه سنی شهدا و مجروحین کشتار عربستان . استعفا= روح الله حسینیان -فتنه -هاشمی -مجلس =خانه ملت . اشتی=تنبیه=وحدت . اشوب =سلیمینمین-جاسبی -ازاد . اشوب =مترو -هشدار 0هاشمی . اصلا حات در صداو سیما . اصلاح طلب . اطلا عیه دفتر ریس جمهور احمدی نژاد . اطلا عیه شماره2 برسی جرائم سازمان یافته . اعتراض متفکر وروحانی عربستانی به کشتار شیعیان . اعتراف شنیدنی خاتمی علیه دولت خود . اعترافات =مثلث =فساد . اعتماد -مردم سالاری -سانسور=اندیشه نو -جهان اقتصاد - . اعلمی امد . اغتشاش درتشیع 5 شهید گمنام دانشگاه امیر کبیر . اغتشاش -عاشورای 88-منافقین . اغتشاش -گزارش =عاشورای 88 . اغتشاش-هجوم -عزاداران -عاشورای 88 . اکران فیلم های نوروزی . الف =جهان نیوز =توکلی =ریس جمهور . امام حسین =لبیک- تشنه =ولایت . ان پی ار =احمدی نژاد -امریکا . انتشار نوشته های رهبر انقلاب در باره کتابهای دفاع مقدس . انتقاد ایت الله صافی گلپایگانی از دانشگاه ازاد از اسلام . انزوای موسوی وانتخابات ایران!!! . انقضا=مهدی هاشمی -جمونگ ایران . اهانت -امام جمعه قم =رهبر و امام . اهانت -امام -وبلاگ نویسان - . اهانت به رییس جمهور از نوع جدید . اهانت حا میان خاتمی به مردم . اهدا تمبر های حضوررهبر در جبهه . اهل سنت =امام علی -مصر . اوباما=واکنش احمدی نژاد -دیپلماسی . اولین مسنجر اسلامی اخرین منجی . ایت الله خامنه ای . ایت الله سبحانی -مرجعیت -شیعه -عاشورا . ایت الله صافی -هشدار -دشمن =شیعه -فریاد مظلوم . ایت الله علم الهدی -ولایت -حقه بازی . ایت الله قرهباغی -هاشمی -مهم -خواندنی . ایت الله مصباح =دولت -دولت10 . ایران=ونزوءلا=هواپیما . باز دید 120 تازه مسلمان اروپایی از مناطق عملیاتی جنوب . بازتاب :ساخت مساجد و حسینیه اسراف است : دروغ سیزده . بازتاب =بیانات رهبری -هاشمی -نفاق . بازتاب سخنان رهبری در رسانه های خارجی . بازتاب=ساز مان ملل =نشست 5 . بازخوانی =موسوی-بیانیه جدید-خفن نیوز . بازداشت شدگان شیعه درمدینه ازاد شدند . بایکوت -محاکمه -روز نامه اطلاعات . بحران =هاشمی 0 اغتشاش . بدهی شهر داری تهران به مردم . بسیج دانشجویی =محسن رضایی- نامه - . بهاییت =جذابیت جنسی -خفن جنسی . بهشت =احمدی نژاد-موساد . بهشتی =نمایشگاه =بیدار . بوی جبهه با نوای صادق اهنگران . بیانیه =اعتراض- وبلاگ نویسان -اهانت به امام . بیانیه 17=موسوی -عاشورا 88- فریاد مظلوم . بیانیه شماره 9 موسوی . بیت رهبری =فردا -حسینه امام خمینی -حاج منصور ارضی . بیت رهبری -19دی -9دی -سخنان رهبر انقلاب . بیت رهبری -19دی -مردم قم -حاشیه دیدار . پاسخ ایت الله سبحانی به اظها رات ضد دینی شبستری . پاسخ مجیدی =دهنمکی =رهبری . پخش کتب ضد شیعه در عربستان بین ایرانیان . پرتاب دانشجو =طبقه دوم =حامیان موسوی . پرتاب کفش =ترکیه=عراق . پرتاب کفش به سوی سخنگوی ارتش اسراییل . پروین احمدی نژاد-شاکی ومتشاکی-شورا یشهر . پناهیان =شهاب مرادی -تهدید . پور اقایی=موسوی -کروبی -دروغ بزرگ . پیام تبریک اوبا ما با پیشنهاد اشتی کننون . پیام تسلیت رهبر=حکیم-مجلس اعلای انقلاب . پیام رهبر به مناسبت سال نو . پیامک با طعم انتظار . تءاتر-ندا اقاسلطان -سفارت انگلیس . تاکسی اسلامی -روسیه =درس اخلاق . تامین اجتماعی و سال جدید . تجلیل -نواب -دست خط رهبر =شهادت - . تجمع -عاشورای88-فتنه . تحصن=شعیان -فریاد مظلوم .
» آرشیو مطالب
اسفند 1387
بهمن 1387
فروردین 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مرداد 1388
شهریور 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
شهید و شهادت

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» طراح قالب