"پسرهای آقای هاشمی چکار می کنند در کشور؟! ... استات اویل بی قانونی است، که طرف می آید اینجا محاکمه می شود، محکوم می شود (بعد) از زندان فراری داده می شود و می رود خارج و انتهایش پسر آقای هاشمی است "
و دقیقا ?? آذر ماه ???? بود که پس از تحصن چندین ساعته صدها نفره دانشجویان در برابر دادگستری تهران در میدان ارک در اعتراض به روند عملکرد قوه قضاییه در تساهل در برخورد با مفسدان اقتصادی دانه درشت، ساعت ? شب سعید مرتضوی دادستان تهران برای خاتمه دادن به تحصن، در جمع دانشجویان حاضر شد و وعده هایی داد که هنوز پس از گذشت ?? ماه از آن روز هیچ کدام عملی نشده است. هنوز خوب به یاد دارم پس از وعده های او که در حین سخنرانی وی نیز به علت "عدم ضمانت اجرا" مورد اعتراض دانشجویان قرار گرفت، به نشانه اعتراض با چند نفر از دیگر دانشجویان به دنبال وی حرکت نمودیم و مرتضوی در نهایت مجبور شد تا دستور دهد به دفترش برویم و صحبت های ما را بشنود. پس از حضور در دفتر وی در همان آغاز که اعتراض دانشجویان به عملکرد دستگاه قضا از جمله شخص خودش را به روند رسیدگی به پرونده های فساد اقتصادی بیان نمودیم، همان هنگام از ما خواستار مصداق مشخصی در این زمینه شد. بی درنگ پرونده "استات اویل" را مثال زدم اما آقای دادستان در پاسخ از بی اطلاعی! خویش نسبت بدین پرونده سخن گفت و ...
ناخودآگاه بود که جمله تاریخی آقا در پیام ? ماده ای اش خطاب به مسئولین قوا در اعتراض به روند رسیدگی به پرونده های دانه درشت های اقتصادی در ذهنم مرور شد:
"با دستمال کثیف، نمی توان شیشه را پاک کرد ... "
اما نشانه های عملکرد مهدی هاشمی رفسنجانی تنها در این پرونده نفتی دیده نمی شود. اعترافات تکان دهنده برخی از عناصر درجه دوم و سوم کودتای مخملی نیز مستندات قابل توجهی از نقش فعال فرزند هاشمی رفسنجانی در فتنه های اخیر ارائه می دهد.
حمزه کرمی رییس سیاسی دفتر رییس جمهور در دو دولت هاشمی رفسنجانی و خاتمی در قسمتی از اعترافات خود در چهارمین دادگاه رسدگی به اتهامات سران کودتا می گوید:
"از سال 82 من به سازمان بهینه سازی مصرف سوخت رفتم ... مدیرعامل سازمان مذکور آقای مهدی هاشمی رفسنجانی بود و من در خلال کار متوجه شدم که پدر وی قصد کاندیداتوری در انتخابات 84 را دارد و اصلاً فلسفه دعوت به آن سازمان، موضوع انتخابات بود. به هر حال آقای مهدی هاشمی رفسنجانی اعتقاد داشت انتخابات در ایران با پول بیتالمال انجام می شود و اعتقاد به مصرف از هزینه شخصی و پول شخصی برای انتخابات نداشت ... با این دیدگاه که مهدی هاشمی داشت، سازوکاری را متأسفانه برای سندسازی و جعل در آن سازمان فراهم کرده بود ... در آنجا شرکتهای تبلیغاتی زیادی طرف قرارداد می شوند که این شرکت ها از دوستان آقای مهدی هاشمی بودند و آماده شده بودند در جهت سندسازی در انتخابات فعالیت کنند که از بیتالمال و سازمان بهینه سازی پول با سندسازی بگیرند و به مصرف تبلیغات انتخاباتی برسانند ... به عنوان مثال، شرکت نشر ذره 500 میلیون تومان پوستر مربوط به آقای هاشمی را چاپ کرد اما پولش را از سازمان بهینه سازی گرفت، به این صورت که آقای مهدی هاشمی با توافق نشر ذره فاکتوری صوری مبنی بر چاپ 200 هزار نسخه از کتاب 5 جلدی کودک یعنی یک میلیون جلد کتاب صادر کرد و این فاکتور صوری بهعنوان سند اصلی تلقی شد و پولش را از سازمان بهینه سازی پرداخت نمودم و در اختیار نشر ذره قرار گرفت در حالی که فقط تعداد 25 هزار نسخه از این کتاب چاپ شد. برخی از شرکتهای دیگر بودند که تحت عنوان آنها پول پرداخت شده بود اما این شرکتها اصلاً ثبت نشده بودند و وجود خارجی نداشتند. آقای مهدی هاشمی معتقد به پولشویی بود، یعنی اعتقاد داشت به اینکه پولهایی که از این شرکتها اخذ می شود، باید به صرافی برود و در آنجا تبدیل به دلار و سپس تبدیل به ریال شود. یا یک سری وقتها خودش برای کارهای تبلیغاتی دلار می داد و میگفت ببرید به ریال تبدیل کنید و سپس تبدیل به دلار و دوباره تبدیل به ریال کنید. وقتی حکمت این کار را از او می پرسیدیم، می گفت با این کار دستگاههای مذکور نمی توانند به سادگی به منشأ پولها دست پیدا کنند. ... وی 320 میلیون تومان هم برای کسانی که این کار را می کردند، حق الزحمه در نظر گرفته بود"
کرمی پس از افشای قسمتهایی از مفاسد اقتصادی مهدی هاشمی رفسنجانی پیرامون نحوه فعالیت های وی در انتخابات نهم، گوشه هایی از فعالیت های فرزند رفسنجانی برای انتخابات دهم را نیز این چنین تعریف می کند:
"ابتدا آقای مهدی هاشمی با من صحبت کرد تا یک کار رسانه ای قوی را برای انتخابات راه اندازی کنیم ... به دستور آقای مهدی هاشمی مجبور شدیم سایت جمهوریت را ابتدا در مکان دانشگاه (آزاد) واقع در خیابان بنیهاشم، سپس در روزنامه فرهیختگان مربوط به دانشگاه آزاد و با پول، هزینه و پرسنل دانشگاه اداره کنیم ... سایت جمهوریت به نقل اخبار غیرواقعی از ستاد میرحسین موسوی مبنی بر وجود تقلب در انتخابات و تشویش افکار عمومی میپرداخت. همین طور سایت جمهوریت خدمات دولت در آستانه انتخابات را پولپاشی و حرکتی تبلیغاتی معرفی می کرد و نسبت به آن منفی بافی داشت ... آقای مهدی هاشمی در حالی که می دانست هر گونه استفاده از بیتالمال حرام و جرم است و ما این را بارها تذکر داده بودیم، متأسفانه به آن توجه نکرد و این اتفاق افتاد. "
و افشاگری های یکی از مسئولین تحت نظر مهدی هاشمی طی سالهای اخیر تنها بخشی از اتهاماتی است که منجر شده افکار عمومی بی صبرانه برای نظاره وی در دادگاه لحظه شماری کند، چرا که پیش تر از این نیز محمد علی ابطحی در نخستین دادگاه رسیدگی به اتهامات سران کودتای مخملی در قسمتی از اعترافات خود از نقش مهدی هاشمی در سازماندهی اغتشاشات خیابانی که منجر به کشته و زخمی شدن صدها نفر از مردم بی گناه و مسئولین تامین امنیت شده بود، این چنین پرده بر می دارد:
"به خیابان آوردن جمعیت قبل از انتخابات مقدمهای بود برای به خیابان آوردن آنها در شب شنبه، افرادی مانند فاتح، تاج زاده، خاتمی و ستادش، مهدی هاشمی و آدمهایش برای اینکه جمعیت را در خیابانهای شهر نگه دارند خیلی فعال بودند و همه اینها در پیش بینی و طراحی برنامه برای شب شبنه نقش داشتند"
و کیست که نداند مدیریت و سازماندهی ساختمانی که در محله قیطریه تهران از مراکز اصلی گردهم آمدن سران کودتا بود برعهده مهدی هاشمی رفسنجانی بود؟ و اینها تنها نمونه هایی از اتهاماتی است که متوجه وی است ...
من اسم این دوران را بنا بر قاعده "ان مع العسر یسرا"، دوره "عسرت عدالتخواهان" می گذارم، چون معتقدم در پس این همه بی عدالتی و سختی هایی که حتی خبر آنها نیز مصیبت آور است، سرانجام متهمان اصلی تر نیز به پای میز عدالت، داخل یا خارج از کشور محاکمه خواهند شد.
انتظاری از هاشمی رفسنجانی ندارم تا همچون آیت ا... گیلانی اگر روزی به انحراف فررندانش پی برد، از اجرای عدالت بر آنها حتی اگر "اعدام" باشد، دریغ نکند، حتی انتظار ندارم همچون آیت ا... خزعلی نیز عمل کند و حداقل با نگاشتن یک برائت نامه حساب خود را از فرزندانش جدا نماید اما می دانم پوزخندهای مهدی هاشمی، "تاریخ انقضا" دارد ...منبع:وبلاگ امیرحسین ثابتی